- ~S :)
- Sunday 17 Mehr 01
- 10:52
داریم وارد سال 1400 میشیم خیلی باحاله که وارد یه قرن جدید میشیم یعنی اینایی که متولد 1400 هستن به ما نمیگن دهه قبلی به ما میگن قرن قبلی، حس عقب موندگی بهم دست داد یهو
یعنی مدرسه اندازه تمام عقده های معلم هاش از بچگی تا گور بهمون مشق داده اینا چه موجوداتی ان والا نمیتونم درک کنم.ادم تو عید میخواد حالشو ببره استراحت کنه با این وضع کلا باید سرمون تو کتاب باشه
رفته بودم بالاپشت بودم که یهو
ظهر 1399/06/21:
دیروز کلاس تابستونیا تموم شد.اخیششش امروز تا لنگ ظهر خوابیدم چه حالی داد خدا وکیلی
خب امروز میخوام چیکار کنم؟
نقاشی؟ حتما میکنم خیلی وقته نکشیدم
متن؟ مینویسم
دیگه دیوونه بازی و قر و اینجور چیزا هم که روتین هر روزمه
شروع کردم به نوشتن که یهو
ناخوداگاه یاد یه متنی اشنا افتادم و انگار همونو روی کاغذ پیاده کردم .
"آدمی ام که دنبال اینم که بهترین خاطرات و برای کسایی که برام ارزش دارن بسازم ولی نمیدونم چرا همیشه اون خاطرات تهش میشن چوب کبریت هایی که دونه به دونه آتیشم میزنن و تمومی ندارن"
هنوز نفهمیدم کی باهاش چیکار کرده که خاطراتش شدن چوب کبریت ،خاطراتی که باید براش شبیه جعبه طلاش باارزش باشن
نمیدونم چجوری شده که به ته خط رسیده ، چیشده که تمام وجودش بی اعتمادی و نفرت از ادمای اطرافش گرفته ...
دیشب که داشت تو دفترش یه چیزایی مینوشت.دلم یه لحظه براش سوخت انگار این نوشته ها برای کسی بود که 40 سال زندگی کرده
توش نپختگی نبود....
1399/3/1
خب بسم الله امتحان ریاضی
صدای استرس امیزی نوستالژی ،خانما بفرمایید نمازخونه ،مقنعه ام و دراوردم یه خودکارم تو دستم د برو که رفتیم.
جان من حواستو جمع کن همه رو بلدی فقط بی دقتی نکن جون هر کی که دوس داری باشههه؟
بعد از خوندن دعا ی قبل امتحان در پوشه سبز رنگ و باز کردم
امتحان و به هر بدبختی که بود دادم.ولی همچنان ذهنم درگیره...
اتقدر تو سرم سوال هست که سردرد میگیرم همش
یه روز دیگه هم تموم شد شکر بریم خونه فقط لالا
1399/1/15
.
.
صبح روز 1399/2/6
یعنی از ما بدبخت تر داریم ؟ با زبون روزه باید بریم مدرسه تا 4 با یه سری ادمی که کلا زبونتو نمیفهمن سرو کله بزنیم بیایم خونه مشقامونو بنویسم تا افطار بعدشم بکپیم چون فرداش مدرسه باید بریم .
دوباره تکونم دارن میدن ، چه گیری کردم :/
^دختر چقدر خوابت سنگینه دوساعته داریم صدات میکنیم
*قصد سکته دادن مارو که احیانا نداری؟
*ببینمت این نگاها چیه؟ماییم دوستاتیم....دیوونه شدی احیانا
+روت میشه حرف بزنی جدا ماشالله بهت ....ول کن دستمو....
یهو جفتشون میزنن تو سرم یهو به خودم میام اینا چی بود گفتم بزار امتحان کنم ببینم میتونم حرف بزنم