امتحان و به هر بدبختی که بود دادم.ولی همچنان ذهنم درگیره...
اتقدر تو سرم سوال هست که سردرد میگیرم همش
یه روز دیگه هم تموم شد شکر بریم خونه فقط لالا
^ببین از اسفند تا الان تو خیلی عجیب شدیا عجیب رفتار میکنی حرفای عجیب میزنی مطمئنی خوبی؟
*ترسناک داری میشی
+حالا هر چی بشم مهمه ، والا من حال و حوصله خودمم ندارم شماها هم رو مغزم خوب رژه برید باشه؟
*روزه زیادی بهت فشار اورده مادر برو خونه
+چشم منتظر اوامر سرکار الیه بودم.خدافظظظظظظظظظ
^ بی اعصاب چشه
ای خدا سحر چا شدن چقدر سخته .ولی سخت ترین قسمت اینه که 2 ساعت دیگه باید بری مدرسه
وقتی داشتم سحری میخوردم همش داشتم فکر میکردم چیکار کنم بگم به مامانم؟
نه بابا فکر میکنه بچش رد داده. بعدشم میچسبونه به دوستام بیخی
7/2/1399
.
.
.
صبح روز 26/2/1399:
امتحانات خرداد
جان من چی میشد بندازن بعد ماه رمضون کلا 8 روز مونده تا تموم شه ،نمیشه چرا چون ما باید زجرکش بشیم
امتحان دوران ما ای خدا یعنی تنها امتحانی که کلا نمیشه فهمید ازش چند میگیری چیزی که میگی درست یا نه همین امتحانه ،اصن یه چیز فضاییه با جزوه بازهم نمیشه تقلب کرد
اینو بخیر بگذرونم یسری امتحان چرت دیگه داریم آزمایشگاه!
خدایا اینم امتحان داره
سواد رسانه ای! ای درد خدایا کی 1 خرداد میشه.درسته که اصل امتحانا از 1 خرداده ولی یکم به منطقی بودن امتحانا نزدیک تره
بزار برنامه رو ببینم
بله
اولیش طبق روال همیشههههههههههه
حسابان
چرااااااااااااا ،یبار نشد این امتحان اول یه چیز چرت باشه بخدا داره جزو فانتزی هام میشه
وای خدارو صد هزار مرتبه شکر که حداقل تا 4 مجبور نیستم مدرسه باشم تنها حسن این قضیه ...
خوشم میاد همیشه نیمه پرلیوانم میبینم ولی مطمئنم قسمت خالیش بیشتره
خب بشینم سر دوران ما هر چند که با درس خوندن از این درس نمیشه 20 گرفت باید مغزمو بکار بندازم...
.
.
خب ساعت چنده ؟ 3 بعدظهر چه بچه خوبیم از 10 صبحه دارم میخونم...بریم یکم استراحت کنیم...
گوشیم کووووووووو...ایناهاش چه عجب پیدا شد
چقدر خوابم گرفته
باز دوباره اینجام .حداقل وقتی قراره بیام اینجا یه ادم خیری پیدا شه به من خبر بده
این دختره داره چیکار میکنه ؟امتحان میده؟جونننننن مننننننننن
اااااا چه جذاب پای لبتاب وای خدا جون من از این شانسا چرا به ما نمیدی......چه حالی میکنه کوفتت شه
حالا امتحان چی هس؟
دوران ما
اییییییییییییییییییییییییی،ببینم سوالاشو .اوه طبق معمول سوالا مضخرفه
تا لحظه اخر نشسته .حالا ببینشا پاشو دیگه بیستی بابا
یهو خواهرم تکونم داد
+بلههههه ،چرا یه روش دیگه برای برگردوندن من پیدا نمیشهههههه ای خداااااااااااااااااا
# ااااا چته چرا داد میزنی خل و چل پاشو دیگه مگه امتحان نداری
+دارمممم تا الان داشتممم میخوندمممممممممممممممممم
#تو که خواب بودی
+اره من از صبحه خوابم عمه هام دارن جام میخونن.یکم فکر کن بعد زبون 2 مثقالیتو تکون بده
.
.
صبح روز 27/2/1399
خب دارم میرم امتحان بدم خدایا خودت میدونی دیگه خودمو دیشب زدم خودت کمکم کن
سوالات امتحان و گذاشتن جلوم و
جانننننننننننننننننننننننننننن ! اینا که همون سوالات اینا هموناییه که دیروز دیدم...چیشده ...من نمیفهمم
چطوری میشه ؟!
کل امتحان داشتم به این فکر میکردم که چجوری میشه چه اتفاقی افتاده من حدود 3 ماهه که این حالت برام پیش میاد و این ادمو میبینم ولی هیچوقت باهاش نقطه مشترکی تو اتفاقاتی که برامون میفته ندیدم.چی داره میشه؟
باید یه چیزی تغییر کرده باشه.باید یه اتفاقی افتاده باشه.همینجوری یهویی خدایا چه اتفاقی داره میفته برام
.
.
کل شب داشتم به این اتفاق فکر میکردم که چطوری این اتفاق افتاده
ولی به هیچ نتیجه ای نرسیدم
تهش بیخیال شدم وللش اصن به من چه
