دوباره تکونم دارن میدن ، چه گیری کردم :/
^دختر چقدر خوابت سنگینه دوساعته داریم صدات میکنیم 
*قصد سکته دادن مارو که احیانا نداری؟


+اااا خیل خوب دیگه پاشدم 
رفتم کتابخونه و شروع کردم به درس خوندن ولی..ذهنم درگیر بود
درگیر...
اون متنه چی بود؟ انگار که خاطرات کسی بود . اون خاطره کی بود ؟ اونی که من دارم میبینم کیه ؟ اگه منم پس چرا این خاطرات من به یاد ندارم؟چرا انقدر غمگین بودم؟اینی که دیدم چی بوده کابوس؟اینده بوده؟ گذشته بوده؟
درگیر این سوالا بودم که یهو 
دوباره  دارم رو پشت بوم میبینمش 
کاش یه راهی پیدا کنم که بشه بهش کمک کرد 
بهش بگم میگذره ...
بهش بگم اگر این چیزایی که من دیدم از ادمای اطرافش واقعی بوده ،ارزش گریه نداره
بهش بگم بیخودی خودتو داغون نکن ،بیخیال این ادما موقتن ،میرن این ادما تو هم میری
بهش بگم حالا که اومدی بالا پشت بوم جای روبه روت بالاسرت و ببین 
بالاسری  هست مطمئن باش که داره تورو نگات میکنه
ولی این ادم صدای منو نمیشنوه 

چیکار کنم؟ نمیدونم 
انگار کم کم دارم درکش میکنم 
انگار داره برام اشنا میزنه 
من با همین فکر و خیالا راه رفتن پیش کسی که نمیدونستم چیزی ازش و پیدا کردم و زمان گذشت

1398/12/5

.

.

.

.

1399/1/1
عید شد شکر خدا بهمون کارسنج دادن که حل کنیم 
هر دانش اموز متناسب با وضع درسیش سوال بهش داده میشه
شاید الان سوال باشه که من هنوز اون حالتها بهم دست میده؟
بله هنوزم اون دختری که شبیه منه رو میبنم که روز به روز داغون تر میشه ولی یه چیز دیگه رو هم میبینم .دارم میبینم که چقدر قوی شده ...چقدر بزرگ شده...
ولی هنوزم جواب یسری از سوالامو نگرفتم 
شبا میبنمش که یواشکی گریه میکنه بدون اینکه کسی صداش و بشنوه
دم غروب میبینمش که میره بالاپشت بوم و گریه میکنه
صبحا میبینمش که خودشو وسط 1000 تا درس غرق کرده 

یسری متن هایی میبینم که هنوزم نمیفهمم اینا چی ان!
.

.

.

صبح روز 1399/1/14:
خب بعد 13 روز عشق و حال دارم به زور میرم مدرسه
یعنی خدا وکیلی اصلا حسش نمیاد پتو رو بزنم کنار،حیف نیست جای به این گرمی ،به این نرمی و ول کنم برم کله منار مدرسه
تو همین فکرا بودم که یه صدای نکرالصوت به گوشم رسید 
نه یبار
نه دوبار
سه بار
حالا مگه ول میکنه
-دختر باز من با تو بساط دارم د پاشو دیگه
+پاشدمممممممممم ،پاشدممممممممممممممممممممممممممم
اوففففففف بازم مدرسه یعنی خدا وکیلی کی تموم میشه
-تو هنو یه روزم نرفتی کی تموم میشه
+
J

خب میریم مدرسه یعنی تو سرویس همه غرقه خواب انگاه 10 شبانه روزه نخوابیدن
+سلامممممممممممممممممممم چطورینننننننننننننننننننننننننننننننننننن
*یعنی چی حالی داری اول صبح
^خوابیم چطوریم 
+خاک تو سرتون خب 

خب معلما اولین روزه سال جدیده طبق معلوم فضولی هاشون گل کرده کدوم قبرستونی بودیم ......یکمم چرت و پرت میگن خلاصه زنگ هارو با چه وضعی میگذرونیم
خب ظاهرا امروز خبری از فیلم سینمایی نیست شکر

وای چیشد دوباره غلط کردم اسمشو اوردم 
باز داری چیکار میکنی ؟ دختر یکم سرتو از تو کتاب بیار بیرون بد نیست خون دماغ میشیا ، هرچند اگه تو منی که خون دماغ نمیشی بس ادامه بده 
خب الان 5 ساعته

حس میکنم خودشو پشت یه چیزی داره قایم میکنه ولی پشت چی؟...